واقعا نمیدونم که چطور این موقعیت رو میشه توصیف کرد اما مطمعن هستم که همه ما در این موقعیت قرار گرفتیم، موقعیتی که یک آهنگ تمام احساست ما رو بر میآنگیزه و لحظه شیرینی رو برای ما رقم میزنه، من هنوز زمانی که برای اولین بار به موسیقی TesseracT گوش کردم رو به خاطر دارم، تابستون بود و ما مشغول ضبط آهنگ خودمون بودیم که گیتاریست گروه، آلبوم اونها رو به من معرفی کرد و وقتی که رفتم خونه و آلبوم رو گوش کردم فقط به این فکر میکردم که چقدر درامر فوق العاده ای میتونه باشه این جیمز، استایل و گروو های منحصر به فرد اون باعث شد تا من ساعت ها پای یوتیوب بشینم و ویدیو های اون رو تماشا کنم، دیگه در دنیای مدرن امروز ما چیزی به عنوان قهرمان یا راک استار نداریم، قهرمان های ما آدم هایی هستن که خیلی راحت در کنار ما هستند و هر روز دنیای ما رو تحت تاثیر کار های خودشون قرار میدن، فکر نمیکنم هیچ دوره ای همه چیز به این سادگی بود، امروزه ما از هر کسی میتونیم الهام بگیرم، چون به نظر من هر شخصی که در مسیر مشخصی حرکت میکنه پتانسیل این رو داره که قهرمان شما بشه، دیگه زمان اینکه فقط یک نفر رو دنبال کنید گذشته در دنیای امروز باید چشم های خودتون رو بر روی همه باز نگه دارید، به هر حال من واقعا نمیدونم در ۵۰ سال قبل به طور مثال چه اتفاقی میتونست برای جیمز پاستونز بیفته اما مطمعن هستم که یک همچین نوازنده مستعدی همیشه راه خودش رو به سوی موفقیت پیدا میکرد فارغ از دوره زمانی که در اون زندگی میتونست زندگی کنه!
درامر گروه پراگرسیو تسارکت ۱۵ سال هست که نوازندگی درامز رو شروع کرده و تا به حال افتخارت زیادی رو برای خودش به همراه اورده، جیمز پاستونز از سنج های سابیان، درامز های کراش، پوست های اونس، پدال های تریک و استیک های ویک فرث استفاده میکند.
نویسنده : سینا نجفلو
ترجمه : دارا تیموریفر – سینا نجفلو
خوب خیلی دوست داریم که در رابطه با خودت و اینکه چطور درامز رو شروع کردی برای ما کمی صحبت کنی؟!
آره چرا که نه! حتما!، من در سن ۱۳ سالگی نوازندگی درامز رو شروع کردم، قبل تر از اون من توی یک گروهی که با دوستای دوران مدرسه ام داشتیم، کیبورد میزدم، و خوب از اونجایی که ما نتونستیم درامر پیدا کنیم از من خواستن درامز بزنم و اینطوری شد که من شدم درامر گروه 🙂 یادم هم میاد اولین آهنگی هم که اجرا کردیم Smells Like Teen Spirit، اون موقع خیلی حال هوای نیروانایی داشتیم!
چی شد که عضو TesseracT شدی؟! آیا از قبل آشنایی داشتی باهشون؟
جیمی پاستونز :
تقریبا سال ۲۰۰۵ بود که گیتاریست گروهمون برای من یه دمو از کار های TesseracT گذاشت و بعدش ازم پرسید که نظرم راجع به آهنگ و درام لاین اون چیه، و من هم که کلی تحت تاثیر اون آهنگ قرار گرفته بودم، گفتم که عالیه پسر من میخوام این آهنگ رو بزنم!
بعد ها فهمیدم که درامز اون آهنگ توسط خود Acle (TesseracT گیتاریست و بنیانگذاره گروه Acle Kahney) پروگرم شده و در حقیقت خبری از درامز واقعی نبوده! و این گروه اصلا درامر نداشته تا به حال! بعد از اون من توی Myspace با Acle در ارتباط بودم تا اینکه یه برنامه برای انتخاب درامر برگزار شد که اونجا از نزدیک دیدیم هم دیگر رو.
اگر به ۱۰ سال پیش خودت برگردی بازم حاضری درامر TesseracT بشی؟!
جیمی پاستونز :
صد در صد! ببین من خیلی خوش شانسم که میتونم موسیقی مورد علاقه خودم رو بزنم و تو سبک مورد علاقه خودم فعالیت کنم!
چطور به عنوان یک درامر و موزیسن، احساسات و عواطف خودت رو بروز میدی؟ آیا برنامه ای برای فعالیت در زمینه آموزشی هم داری؟! یا اینکه صرفا از نواختن درامز لذت کافی رو میبری؟
من صرفاً از درامز لذت میبرم. آدم کلّه شقی هستم و فقط کاری رو که دوست دارم انجام میدم. اگر چیزی مضطرب و اذیتم کنه، قطعاً به سرعت تمومش میکنم و مطمئن میشم که هرگز دیگه تکرار نمیشه. امسال شروع کردم به آموزش درامز. سعی کردم مطالبی رو در حد یک ساعت گردآوری کنم که در گروههای کوچک یا حتی جلسات خصوصی تک نفره کار میکنم و آموزش بدم. به نظر میرسه که درسها به راحتی قبل فهم هستن و من خودم از اونا خیلی لذت میبرم. این کاریه که قبلاً هرگز انجام نداده بودم؛ چرا که نوازنده بودن و معلّم بودن دو مهارت خیلی متفاوت هستن. و حالا بعد از گذشتن چند ماهی فکر میکنم که دارم به سمت معلّم بودن متمایل میشم! تا جایی که امکان داشته باشه، سعی میکنم مطالب مختلفی رو آموزش بدم تا اینکه فقط رو یک موضوع مشخص تمرکز داشته باشم چون به سرعت متوجه شدم بیشتر مردم میخوان نگاه من به نوازندگی رو بشناسن و درک کنن؛ مثلاً به چه نحوی میزانهای ترکیبی رو درک کنیم: چه جوری به خاطر بسپاریمشون . اینا همه واقعاً ساده میشه اگر ریز ریزشون کنیم ولی من فکر میکنم مردم خیلی عجله دارند که به اون نقطه آخر برسن، اونا میخوان همین الآن بتونن همه چیز رو بزنن!
میدونی مردم دوست دارند قبل از اینکه درست راه رفتن رو یاد بگیرن شروع به دویدن کنند و این این باعث میشه تا من هم سعی کنم بهشون نشون بدم که مسائل پایهای چقدر مهم هستن و چطور در گروو و حس بیت به کار گرفته میشن.
به عنوان نوازندهای که اغلب تو تور هست، مواقعی که تو مسیر هستین وقتتو با بقیهی اعضای گروه چطور میگذرونی؟
در طول روز سعی میکنیم خیلی ساکت بمونیم. بیشتر بچهها یا میخوابن یا مطالعه میکنن، موسیقی گوش میکنن و خلاصه کارای اینجوری. و اون زمانی که قبل از چیدمان ساز و وسایلمون و ساندچک هست معمولا زمانیه که در اختیار خودمونه و بهترین کاری که میشه این مواقع انجام داد اینه که مطمئن بشی کاملاً استراحت کردی. بعضی روزا بیکاریم که ممکنه به سفر بگذره – که کسل کنندهست – یا اینکه بعضی وقتا یه روز استراحت به خودمون میدیم و توی شهر میکردیم که فوق العادهست. قسمت هیجان انگیز اینکه همیشه به عنوان یه موزیسن در سفر باشی اینه که میتونی دنیا رو آزادانه و مجانی ببینی!
بهترین خاطرهت از تورهایی که با Tesserac T بودی چیه؟
فکر کنم اولین تور دور آمریکا بود. همه چیز در مورد اون تور خیلی ویژه بود: به شدت ناراحت و معذب بودیم، پنج نفر با تمام وسایلمون چپیده بودیم تو یه وَن کوچیک، ساعتهای طولانی قبل و بعد از هر اجرا تو جادههای ناآشنا و گاهی خطرناک و یخزده میرفتیم، تو یه مُتل کوچیک میخزیدیم که اتاقاش برای سه نفر مناسب بود و اگر میفهمیدن تعدادتون بیشتره پول بیشتری میگرفتن، تقریباً هر روز تو قهوهخونههای کثیف غذا میخوردیم و در خستگی شدید به مُتل برمیگشتیم . از جاهای دیدنی آمریکا دیدن میکردیم؛ از Grand Canyon گرفته تا ساختمون Empire State. تقریباً هر شب با یه گروهی اجرا داشتیم که براش احترام ویژهای قائلیم (Devin Townsend). به یکی از بزرگترین چیزایی که تو زندگی دنبالش بودیم، رسیدیم خوشبختانه.
کدوم شهر بهترین هوادارها رو داره؟
نیویورک. لس آنجلس هم همینطور. اجرای شهرهای بزرگ همیشه خیلی باحاله چون یه ترکیب بزرگی از آدمای مختلف و یه شور و هیجان خاصی داره. یه نفر وایساده و گوش میکنه که من خودمم مث یکی از همونام! و در عین حال چند نفر دیگه به نظر میرسه میخوان بپرن اینور اونور و خل و چل بازی در بیارن؛ حتی تو آهنگهای آروم. خیلی کیف میده که اونا رو از رو استیج نگاه کنی!
شما سال ۲۰۱۳ آلبوم چهارمتون رو منتشر کردین (Altered State) و ضبط خیلی خوبی هم بود. یه تغییر کوچیکی تو چیدمان گروه داشتین: وُکال رو با Ashe O’Hara ضبط کردین. خب…در مورد Daniel Tompkins چی میتونی به ما بگی؟ چرا اون از گروه رفت و شما چطور یک صدای جدید برای آلبوم انتخاب کردین؟
این در واقع آلبوم دوم ماست ولی سیدی چهارمیه که منتشر شده. Dan گروه رو ترک کرد تا با Dan Weller(SikTh سابق) رو یه پروژهی پاپ کار کنه. ما خیلی ناامید شده بودیم، چون تقریباً سه هفته از انتشار One میگذشت و این خبر وقتی به ما رسید که ما تو راه تور آمریکا بودیم. ما یه جورایی لنگ در هوا شدیم و این قضیه برامون حداقل به اندازه یک سال کار دشوار و سخت تموم شد. ما Ashe رو تقریباً به سهولت پیدا کردیم. اون اولین نفری بود که برای audition دعوت شد و صداش کاملاً روی موزیک نشست. تست اون آهنگی بود که بعداً شد Nocturne و نسبت به ورژنی که ما توی Altered State منتشر کردیم تغییر خیلی کوچیکی داشت.
تو در حال حاضر با Tesserac T تو تور آلبوم جدیدتون هستی. بازخورد هوادارها، مردم و رسانهها تا الآن چطور بوده؟
ما از سپتامبر ۲۰۱۳ به طور پیوسته در حال اجراییم. الان تو مارچ ۲۰۱۴ هستیم و من باید حدود یک ماه برای چندتا اجرای دیگه به آمریکا برم. سفر فوقالعاده شگفت انگیزی بوده تا الآن ولی من منتظرم تا تو ماه مِی یه فرصت استراحتی پیدا کنم و به خونه برگردم. ما نمیتونستیم انتظار عکسالعملی بهتر از این برای آلبوممون داشته باشیم. احتمالاً قبل از انتشار این آلبوم یه شرایط لب مرزیای داشتیم؛ چرا که Ashe پنجمین وُکالی بود که این گروه به خودش دیده بود و ما میدونستیم که داریم وُکال رو به سمتی متفاوت از قبل میبریم…خب هوادارا چه واکنشی نشون میدن؟ مطمئن نبودیم. خوشبختانه واکنششون عالی بود. آلبوم به US billboard رفت، تو راک چارت ِ iTunes به رتبهی دوم رسید و با استقبال گرم رسانهها و جمعیت در کل جهان روبهرو شد.
تا حالا کدوم آهنگ بیشترین و پرشورترین واکنش جمعیت رو به دنبال داشته؟
من میگم Nocturne. اون اولین آهنگی بود که ما برای امتحان موفقیت احتمالی آلبوم منتشر کردیم و احتمالاً گیراترین آهنگ هم هست. معمولاً سروصدای بیشتری از جماعت در میاد وقتی به این آهنگ میرسیم.
Video Player
از آلبوم بعدیتون چه خبر؟ کار نوشتنش رو تموم کردین یا اینکه چیزی ازش ضبط کردین؟ چه تفاوتی بین آلبوم بعدی و Altered State وجود داره؟
من واقعاً نمیتونم بگم در حال حاضر چه خبره؛ نمیدونیم. یه سری ریفهای استفاده نشده و چندتایی هم آهنگای نیمه ساخته هست که سالهاست اونا رو داریم. بعضیاشو تو One و بعضی دیگهش رو تو Altered State استفاده کردیم ولی بازم مونده که دوست داریم ازشون استفاده کنیم. ما شروع میکنیم و فقط منتظر میشیم تا ببینیم چه اتفاقی میفته.
خب، استایل درامینگ تو خیلی منحصر به فرد و زیباست؛ یک ترکیب فوق العاده از تکنیک و موزیکالیته (منظورم اینه که صدای سازت آهنگینه) رو چه تو آلبومهای لایو و چه تو آلبومهای استودیوییت میتونیم بشنویم. چه روش تمرین خاص یا استادی باعث شد که تو اینجوری درامز بزنی؟
بیشتر خودآموز بوده. میگم “بیشتر” چون توی مدرسه یک سری مطالب پایهای رو یاد گرفتم؛ ولی خودم شدیداً علاقه به موسیقیهای گروو محور و پرانرژی و پر هیجان دارم. بیشتر موسیقیهای دیگه برام کسل کنندهست؛ حداقل از نقطه نظر درامینگ خودم. Acle بیشتر لاینهای درام گروه رو مینویسه. وقتی که ریفهای گیتار رو شروع به نوشتن میکنه، ایدههایی که برای درامز داره رو هم با Toontrack Superior Drummer مینویسه و برای من میفرسته. من اون ایدهها رو میگیرم، درکشون میکنم، حسّشون رو پیدا میکنم و بالآخره گاهی ماهها بعد شروع میکنم به نواختنشون. معمولاً اتفاقی پیش میاد که خودم چیزی بنویسم. مثلاً مشغول نواختن یا بداهه نوازی هستم و یک دفعه یک ریتم باحال خلق میکنم. بهش برمیگردم، روش کار میکنم و گسترشش میدم و اگه ازش خوشم بیاد با کامپیوتر مینویسمش. وقتی کار نوشتن تموم شد، میتونم کامل گوشش بدم و ببینم وقتی بی عیب و نقص اجرا بشه چه صدایی میده (از اونجایی که کامپیوتر هیچوقت اشتباه نمیکنه). بعدش من یک استانداردی دارم که باید بهش برسم. البته بعضی وقتا طول میکشه تا به اون مرحله برسم. مخصوصاً وقتی مجبورم تکنیکهای جدید یاد بگیرم؛ مثل اینکه دست چپم به شکل طبیعی کارایی رو انجام بده که به طور نرمال انجام نمیده. آهنگ Exiled نمونهی بارز این قضیهس. دست چپ نقش بسزایی توی اون آهنگ داره و خیلی ماهرانه عمل کرده.
ادامه دارد…