بدون شک مهم ترین نکته ای که برای گفتن هست تایمنگ شماست! اگر فکر میکنید که در حال حاضر تایمینگ خوبی دارید باید بهتون بگم که شما فقط نمیتونید با دقتی که باید گوش کنید!!! هر چه گوش شما دقیق تر بشه، بیشتر متوجه مشکلات خودتون در تایمینگ خواهید شد.
اول از همه باید سعی کنید تا اونجا که میتونید به جزئیات به خوبی گوش بدید، بیشترین زمان رو شما تو اتاق تمرین خودتون هستید و خودتون تمرین هاتون رو انجام میدید، استاد شما هم نمیتونه تمام شبانه روز به شما گوشزد کنه که عقب افتادید یا جلو، پس خودتون یاد بگیرید که خوب گوش کنید، به جزئیات گوش کنید. هر چقدر مهارت خوب شنیدن رو تقویت کنید، نیاز به بهتر کردن تایمینگ، خودش در شما شکل خواهد گرفت. چون ایراد های تایمینگ خودتون رو بهتر میبینید.
بهبود بخشیدن تایمینگ فقط و فقط به بهتر شنیدن شما وابسته است! من ویدیویی هایی در یوتیوب میبینم و خیلی سریع متوجه درست نبودن تایمینگ درامر میشم، مثل اینکه یکی از ضبط های تمرین ۲۵ سال پیش خودم رو بزارم و گوش کنم، مطمعنا با قدرتی که گوش من الان داره نسبت به ۲۵ سال قبل، خیلی از اشکالات کارم رو متوجه میشم- اشتباهاتی که اون موقع نمیتونستم بشنوم و درست تشخیصشون بدم، در نتیجه فکر میکردم که تایمینگ خوبی دارم.
در نظر بگیرید که هر کدوم از اجزا مثل های-هت، اسنر و باس درام رو یک نوازنده درامز میزنه و همه چیز با هم سینک و یک دست هست، این اتفاقیه که وقتی شما پشت ساز می نشینید باید بیفته، اگر یک اشکال کوچیک تو هر کدوم از اونها باشه، کل مجموعه صدایی زیر سوال خواهد رفت و صدای خوبی نخواهد داد، موضوع سر اینکه شما تمرین نمیکنید نیست، موضوع سر این هست که شما نمیتونید درست بشنوید!
سخته که موقعی که ساز میزنید راجع به این جور چیز ها فکر کنید، بهتر هست که تمرین خودتون رو ضبط کنید و بعد گوش کنید و اتفاقاتی که میفتن رو یادداشت کنید. اینطوری میتونید کارتون رو از یک فیلتر رد کنید و ببینید اشکالاتتون دقیقا در کجا ها هست!
سعی کنید یه گیتار باس ارزون بخرید یا حتی اگر توانش رو ندارید از یکی از دوستانتون قرض بگیرید، بعدش سعی کنید یک گروو ساده با یک یا ۲ نت بزنید. از دوست درامر خودتون بخواهید که بیاد و شما باهاش باس بزنید. اینطوری دقیقا متوجه انتظارات باسیست گروه از خودتون خواهید شد. تنها چیزی که برای همه اهمیت داره و بایسیست ها هم از این موضوع مستثنی نیستند داشتن فیلینگ و تایمینگ خوب هست!
من این کار رو بار ها انجام دادم، از درامر های حرفه ای دعوت کردم که به خونه من بیان و من با اونها باس بزنم، و من متوجه این حس و حال های مختلف شدم، باس قطعه ای رو زدم که خودم هفته پیش درامش رو میزدم و میدیدم که با تغییر نوازنده حس و حال اون قطعه چقدر دستخوش تغییر میشه، تغییری تو کند و سریع تر کردن موزیک نبود ولی فقط جایی که اون بیت رو قرار میدادن متفاوت بود و من سعی میکردم که خودم رو با اون درامر هماهنگ کنم، چون اون به هر حال از استراتژی متفاوتی نسبت به من استفاده میکنه!
وقتی که از ساز خودتون فاصله میگرید و به سراغ ساز های دیگه میرید نکات جالبی رو یاد میگیرید، این مثل این میمونه که تمام عمرتون رو در کشور خودتون باشید و از اون خارج نشوید، ولی وقتی که سفر میکنید و کشور های دیگه رو میبینید اون موقع هست که یک درک درست از جایگاه واقعی خودتون پیدا میکنید، اون موقع هست که میفهمید انگلیسی بودن در امریکا، کانادا، اسپانیا و فرانسه چگونه هست. و وقتی که این دوره رو سپری میکنید، متوجه می شوید که اگر از کشورتون خارج نمیشدید همچنان در اون ذهنیت کوچیک خودتون زندانی بودید. دقیقا همین موضوع برای موسیقی هم صدق میکنه!
نیازی نیست که لزوما یک بایسیست ماهر بشید، فقط یکی دو نت رو انتخاب کنید و سعی کنید با مترونم، درام ماشین و یک درامر اون چیزی رو که میخواهید بزنید، و اون موقع خواهید دید که چقدر چیز های جالبی راجع به تایمینگ، جمله بندی و از همه مهم تر انتظارات یک بایسیت از درامر، یاد خواهید گرفت!
از نوازندگی خودتون فیلم بگیرید و به حرکات خودتون توجه کنید. در گذشته به علت نبود تکنولوژی ما فقط به صدای ضبط شده بر روی کاست بسنده میکردیم ولی امروزه با وجود این همه ابزار شما میتونید به صورت بهینه از اونها برای بالا بردن سطح نوازندکی خودتون استفاده کنید، مطمعنا با دیدن، خیلی چیز های بیشتری رو نسبت به شنیدن متوجه خواهید شد.
همه چیز باید خیلی راحت و ریلکس و بی زحمت به نظر بیاد، این چیزی هست که شما باید تو ویدیو دنبالش بگردید، آیا موقعی که ساز میزنید ریلکس هستید؟ آیا به راحتی کاری که مد نظرتون هست رو انجام میدید؟
حتی اگر صدای ساز زدن درامر هایی مثل منو کچه (Manu Katche) یا عمر حکیم (Omar Hakim) رو قطع کنید باز هم از ساز زدنشون لذت خواهید برد و ریتم رو در سراسر وجودشون حس خواهید کرد و این فقط به خاطر نحوه به تصویر کشیدن کاری هست که انجام میدهند، خیلی راحت و بدون زحمت!
از روی دیدن ساز زدن یک شخص حتی میتونید تشخیص بدید که چقدر قرص و محکم و دقیق ساز میزنند، میتونید تلویزیون رو روش کنید و صدا رو قطع کنید و ببینید آیا همچین اتفاقی در اون اجرا در حال افتادن هست یا نه! پس اینکه کاری که انجام می دهید، چطور به نظر بیاد، خیلی خیلی مهم هست!
ویدیو رو ببینید و از خودتون بپرسید که آیا من موقع ساز زدن خودم رو جمع میکنم؟ آیا به خودم فشار میارم؟ آیا قبل از اینکه بخواهم یک پاساژ یا فیل برم نفسم رو حبس میکنم؟ آیا سازم رو طوری چیده ام که همه چیز به راحتی قابل دسترس باشه؟ این ها همه سوال هایی هست که باید در ویدیو دنبال جواب باشید براشون.
من بعضی وقتی ها موقع ساندچک با Porcupine Tree درامز هایی رو میبینم و همینطور متعجب میمونم که آیا با این وضع چیدمان و این زوایا، نوازنده این ساز قابلیت نوازندگی این رو داره یا نه؟ چون برای من که غیر ممکن به نظر میاد که بخوام اینقدر به خودم فشار بیارم تا برای مثل بتونم به یک تکه از اون ساز دسترسی پیدا کنم، ست آپ خودتون رو طوری درست کنید که در راحت ترین و بدون زحمت ترین راه ممکن به چیزی که میخواهید دسترسی داشته باشید.
به این که تام ها رو کجا و در چه زاویه ای قرار میدید، چه فاصله ای با سنج ها تون دارند، سنج هاتون رو چقدر دور و نزدیک از خودتون گذاشتید، حتما فکر کنید و بعد از دیدن ویدیو ببینید آیا نیاز هست که چیزی رو تغییر بدید یا نه.
حتما به نحوه نشستن خودتون دقت کنید، ببینید که خم شدید؟ صاف نشسته اید؟ کاملا ریلکس به نظر میایید؟ سر شانه هاتون افتاده و ریلکس هست؟ چقدر کاری که میکنید بهتون فشار میاره، و این فشار چقدر در تصویر مشهود هست؟ سعی کنید اون رو به حداقل ممکن خودش برسونید، چون با فشار شما از این که موسیقی رو بتونید با حس خوب بزنید جا خواهید موند.
ممکنه که کسی تا به حال از شما نخواسته باشه نت خوانی کنید یا اینکه به هر حال تو لیست کار هایی که میخواهید انجام بدهید الویت های دیگه ای داشته باشید، اما به یاد داشته باشید که یاد گرفتن نت خوانی در ابعاد مختلفی میتونه به نوازندگی شما کمک کنه.
به طور مثال این فرصت رو میده که ریتم های پیچیده تر رو یاد بگیرید، بتوانید از کتاب های بیشتر استفاده کنید و …
صادقانه بگم که اگر من نت خوانی بلد نبودم خیلی از کار ها رو در موسیقی نمیتونستم انجام بدم و نمیتونستم درامر گروهی مثل کینگ کریمسون (King Crimson) باشم، فارغ از همه ی این مسائل، درک و دریافت من از موسیقی نیز به طرز چشمگیری کاهش پیدا میکرد.
خیلی وقت ها برای من پیش اومده که تلفن زنگ خورده و از من خواستن که به عنوان درامر برای اجرا خودم رو برسونم، اجرایی که هیچ زمانی برای تمرین با گروه ندارید و فقط در طول ۲ روز زمان دارید تا تمام ۲۰ قطعه خواسته شده رو آماده کنید.
دقیقا در همچین موقعیت هایی هست که دونستن نت خوانی به کمک شما میاد و باعث میشه که بتوانید بدون تمرین با گروه، روی استیج بروید و بدون حتی یک اشتباه از پس همه ۲۰ تا آهنگ بربیاید.
اگر بتوانید تکنیک نت خوانی خودتون رو گسترش بدید و بتوانید هر چه رو که میشنوید، نت نویسی کنید، اون موقع برای همیشه خیالتون از اجرا زنده از هر بابت راحت خواهد شد. جدا از اجرای زنده، توی تمرین و استودیو میتوانید با این روش کلی تو زمان صرفه جویی کنید چون ممکنه تهیه کننده یا آهنگساز اون قطعه از شما بخواهد که تو کوروس دوم، چنگ آخر میزان سوم رو جلو تر بندازید یا اینکه دولاچنگ دوم میزان ششم رو تاکید (آکسان) بدید و … هر چیزی ممکنه که از شما بخواهند و اگر شما نت خوانی و نت نویسی بلد باشید میتوانید سریعا چیزی رو که از شما میخوان روی چارت خودتون بنویسید و درکی از اینکه چطور صدا خواهد داد داشته باشید.
درامر یک گروه نقش خیلی کلیدی رو بازی میکنه و باید مثل یک ستون محکم و قابل اتکا باشه، ما برای سایر اعضای بند حکم برج مراقبت رو داریم، برای همین هست که همیشه چشم و گوششون به ماست تا ما مسیر رو به اونها نشون بدیم.
شما به عنوان یک درامر باید بتوانید این اطمینان رو به اونها بدید تا به خیال راحت به کارشون برسند و مطمعن باشند که درامر ی که اون پشت نشسته به هیچ عنوان نخواهد گذاشت که اتفاق بدی بیوفته و همینطوری یه هواپیما از رو به رو بهشون برخورد کنه.
این طرز فکریه که من وقتی پشت دارمز میشنم دارم، نه تنها به درامز فکر میکنم بلکه نقش خودم رو به عنوان برج مراقبت این میدونم که نگذارم اشتباهی رخ بده و خوب این نیاز به این داره که شما از اتفاقاتی که قبل و بعدش در موسیقی قرار هست بیوفته آگاهی داشته باشید که اگر از قبل چارت خودتون رو آماده کرده باشید با خیال راحت به کار اصلیتون میرسید.
مهم نیست که آهنگی که دارم روش کار میکنم از کار های خودم باشه یا ساخته یه شخص دیگه باشه، همیشه این سوال رو از خودم میپرسم که چطور میتونم کاری کنم که این موسیقی حس بهتری داشته باشه؟ بتونه خیلی بهتر با شنونده ارتباط برقرار کنه.
آیا نیاز هست که پترن و الگویی که میزنم رو ساده تر کنم؟ مهم تر از هر چیز دیگه ای، انتقال دادن اون حس خوب هست که من رو به پرسش این سوالات وا میداره.
همیشه این سوال رو از خودم میپرسم که چطور میتونم ریتمی رو که میزنم جذاب ترش کنم؟ نه اصلا منظورم این نیست که پیچیده تر بشه منظورم اینه که چیزی باشه که خوب روش فکر شده باشه و خوش ساخت باشه نه اینکه مشخص ترین چیزی باشه که همه از من توقع داشته باشند بزنم. سوال دیگه ای که میپرسم این هست که این کار یا ریتم چقدر ارزش موسیقایی داره؟ چقدر موزیکال هست؟ آیا به حد ایده آل من رسیده یا نه؟ بعضی وقت ها به این نتیجه میرسید که چیزی نزنید و یادتون باشه که حتی تصمیم هایی از این دست هم میتونه خیلی به موزیکال شدن قطعه کمک کنه، مثلا به جای اینکه ورس ۱ رو بزنید، اون رو خالی بزارید و از کروس وارد موزیک بشید و اینطوری باعث بشید که موزیک قوی تر صدا بده.
سوال دیگه، بپرسید از خودتون که این پاساژ یا فیل هایی که میزنید کمکی به موزیکال بودن کار میکنه یا نه؟ یا اینکه صرفا دارید سعی میکنید که درامر های دیگه هم سن سال خودتون رو تحت تاثیر قرار بدید و یک سری فیل شلوغ و پیچیده بزنید؟ شما اول از همه باید غرور خودتون رو بزارید کنار و به خودتون بگوئید که یک فیل یا پاساژ ساده میتونه به موزیکال شدن کار کمک کنه پس من اون رو خواهم زد. میتونه یه فیل ساده ولی جذاب باشه لزومی نداره خیلی حوصله سر بر و تکراری باشه ولی لزومی هم نداره کل ست رو دور بزنید و هر چی دم دستتون رسید رو بزنید تو یه فیل.
به صدای سازتون خوب گوش بدید شاید لازم باشه که برای یک آهنگ محکم تر روی اسنر بزنید یا اصلا به کل راید یا یکی از کرش هاتون رو عوض کنید، شاید یه جایی لازم باشه که کوک سازتون رو یکم دست کار کنید، از هر کاری که به موزیکال تر شدن قطعه کمک میکنه دریغ نکنید.
این سوال ها، سوال هایی هست که یک تهیه کننده از خودش میپرسه ولی شما هم بایستی به عنوان درامر این سوال ها رو از خودتون بپرسید، اینکه چه چیزی این آهنگ احتیاج داره؟ چه چیزی رو کم یا زیاد کنم؟ هی بپرسید و دنبال جواب های موزیکال باشید.
من خودم یک استودیو ضبط خونگی دارم و خوب اکثر کار هارو برای من میفرستن و من تو خونه خودم ضبط میکنم اما اتفاقی که این وسط میوفته این هست که اونها به من اطمینان دارند و میدونن که من تصمیماتی رو خواهم گرفت که یک تهیه کننده خواهد گرفت و از آهنگ اونها به عنوان یه فرصت برای درام سولو زدن و خودنمایی خودم استفاده نخواهم کرد، بلکه تمام تلاشم رو برای بهتر صدا دادن اون قطعه انجام خواهم داد.
این رو درک کنید که این موضوع خودش هزار برابر بیشتر از خود نمایی تو یک آهنگ خودش رو نشون میده، چون همه متوجه درک درست و موسیقایی شما از اون قطعه خواهند شد.
منبع : musicradar.com
ترجمه : سینا نجفلو
نوازندگان درامز ایران – بهار ۱۳۹۴