نوشته ای کوتاه درباره اجرای منو کچه در جشنواره فجر
جشنواره فجر امسال برای ما درامرها حاوی خبری بود که خیلی ها رو خوشحال کرد: حضور “منو کچه” درامر نام آشنای خوانندگان مطرحی مثل استینگ و پیتر گابریل، با گروهش برای اجرا زنده در تالار وحدت!
بعد از سالها برگزاری جشنواره فجر این اولین باری بود که چنین نوازنده ای قرار بود اجرا داشته باشد. صرف نظر از کمی ها و کاستی های هر ساله جشنواره و مشخص نبودن هدف چنین جشنواره ای با بوجه دولتی و صرف هزینه، در شب موعود به تالار وحدت رسیدم و همانطور که توقع داشتم، کلی از دوستان ایرانین درامر و نوازندگان مطرح ایران را در آنجا ملاقات کردم؛ همگی تشنه اجرای زنده این درامر پر آوازه دهه های هشتاد و نود میلادی.
طولی نکشید که برنامه شروع شد وتریوی منو کچه، متشکل از سه نوازنده روی استیج تالار وحدت آمدند. بدون هیچ صحبتی آقای کچه با نواختن بر روی پد الکتریکی کنارش، پلی بکی را لانچ کردند و هر سه شروع به هم نوازی با پلی بک نمودند.
تمپو آهنگ در حد متوسط بود و جمله های استاد بیشتر بر روی گروو تمرکز داشت تا تکنیک. بک بیت های شفاف و قوی، نوانس های پرفکت بر روی های هت، داینامیک بی نقص در بیس درام و صد البته کرش های اتک دار و زیبا همراه با پاساژهای مختص استاد دقیقا همان چیز هایی بود که از منو کچه توقع میرفت. بعلت بدی صدابرداری نوازنده گیتار تا یکی دو قطعه اول کلافه بنظر میرسید ولی پس از آن خودش را با شرایط موجود وقف داده (کاری که نوازندگان حرفه ای ما خوب به آن وارد هستند) و به ادامه اجرا پرداخت. همینطور صدای بیسیست که گویا صدای خودش را بر روی صحنه نمیشنوید! و منو را مجبور به عذرخواهی از تماشاگران کرد. صدا برداری این برنامه کار صدابرداران خود سالن بود که باعث شده بود نه نوازندگان بر روی صحنه صدای خوبی داشته باشند و نه مخاطبین برنامه در جلوی صحنه!
بعد از اجرای چند قطعه بالاخره منو میکروفون را دست گرفت و جهت خوش آمد گویی و معرفی همکارانش در گروه اعزامی به تهران به جلوی صحنه آمد. اینجا بود که متوجه چند نکته جالب در این اجرا شدیم؛ اول اینکه این گروه سه نفره در حقیقت چهار نفر بودند که نفر چهارم مهندس صدای گروه بود که در قسمت صدابرداری سالن حضور داشت وظیفه صداهای سکوئنس و پلی بک به عهده وی بود؛ و دوم اینکه گیتاریست جوان گروه برای اولین بار منو و بیسیتش را همراهی میکرد. مورد دوم در اوتروهای قطعات نمود بیشتری داشت و نوازندگان حرفه ای ایرانی (که تعدادشان در سالن کم نبود) متوجه بداهه بودن پایان تمامی قطعات بودند که خیلی هم سعی نشده بود روند مشخصی داشته باشند، بلکه بیشتر از روش “هرچه باداباد” پیروی میکردند؛ تا جایی که استاد کچه درست در میانه سولوی این گیتاریست جوان، بر روی پد خود نواخته و از ادامه آهنگ جلوگیری کردند و در عمل به آهنگ خاتمه بخشیدند، و این گیتاریست و تماشاگران بودند که از تعجب دهانشان باز مانده بود.
هرچه به اواسط کنسرت نزدیک تر میشدیم، اشتباهات (بخوانید سوتی های) منو بیشتر و بیشتر میشد. اینکه نوازنده در اجرای تکنیک های جدید و بدیع اشتباه کند اینقدر توی ذوق نمیزند. ولی آقای کچه تکنیک های قدیمی خودشان را اجرا میکردند که لا اقل سی سال است که چه در استودیو و چه در اجرای زنده به اجرای آن شهره اند. سوتی دادن در این تکنیک ها بسیار عجیب مینمود!
تالار وحدت تقریبا پر بود و به گفته برگزار کننده جشنواره، برنامه منو کچه یکی از پر بیننده ترین برنامه های جشنواره سی و سوم فجر بوده است. میتوانم تصور کنم که لا اقل چند سالی از اینکه ایشان جماعت اینچنینی را برای کنسرتشان دیده باشند میگذرد و از دیدن این تعداد بیننده چنان به وجد آمده بودند که قول برنامه تابستان را هم از حضار گرفتند و با سوال و جواب موسیقیایی نه چندان برنامه ریزی شده با تماشاگران، کمی برنامه را گرم کردند.
در پایان برنامه آقای کچه با نواختن سولو درامز مقداری از داشته های تکنیکی و دینامیکی خود را به رخ کشید که با افت انرژی خود، خیلی بر تماشاگران، مخصوصا از نوع حرفه ای تاثیری نداشت. قابل ذکر است که با وجود نمایندگی رسمی برند مورد استفاده منو کچه، شاهد یک دستگاه درامز آماتور بودیم که به هیچوجه مناسبتی با تالار وحدت و نوازندگی این آرتیست شهیر نداشت.
در پنج سال گذشته ایرانین درامر برنامه های آموزشی زیادی با نوازندگان نامی بین المللی از جمله جوجو مایر، کلاوس هسلر، یاست نیکل و …. برگزار کرده که غیر از مقوله آموزشی بودن این برنامه ها، این نوازندگان قابلیت های نوازندگی و تسلط فوق العاده ای را به نمایش گذاشتند. ولی به نظر میرسید که منو و گروهش آمادگی لازم را برای اجرای زنده نداشتند و فقط به حضور در تهران اکتفا کرده بودند. لا اقل از دید درامرهای حرفه ای حاضر در تالار وحدت اینطور میشد استنباط کرد.
انگیزه اصلی نوشتن این مطلب برای بنده، نه نقد جشنواره فجر و نه ایراد گیری از نوازنده شهیری مثل منوکچه هست که به نظرم هر نوازنده ای شب های خوب و بد را در اجراهایش تجربه میکند. ولی برایم جالب بود که باوجود حضور جمع کثیری از خبرنگاران سایت های معتبر موسیقی و همچنین حضور اکثر درامرهای حرفه ای و صاحب نظر در سالن، حتی یک گزارش و یا مصاحبه در رابطه با این اجرا به بیرون نیامد و هیچ فید بکی بصورت رسمی شنیده نشد.
این بود که طبق معمول یک تنه اقدام کردم….
عکس از مجتبی عربزاده (ایران آرت)
بهمن ماه 1396
علیرضا طباطبایی
ایرانین درامر